قال رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله:
نخستين چيزى كه خداوند بر امّت من واجب كرد نمازهاى پنجگانه است،
و نخستين عملى كه از آنان بالا برده مى شود، و از آنان سئوال مى شود همان نماز است.
كنز العمال، ج 7، ح 18859
برای ارتباط با مدیر سایت با ایمیل زیر در تماس باشید
Aqmare_Monire@Yahoo.Com
قال رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله:
نخستين چيزى كه خداوند بر امّت من واجب كرد نمازهاى پنجگانه است،
و نخستين عملى كه از آنان بالا برده مى شود، و از آنان سئوال مى شود همان نماز است.
كنز العمال، ج 7، ح 18859
حضرت امام موسی كاظم علیه السلام :
مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَقْوَى النَّاسِ فَلْيَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه
هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.
امام علی (ع):
هر كس بد اخلاق باشد، خانواده اش از او دلتنگ و خسته مى شوند.
تحف العقول ، ص ۲۱۴
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
هرکس در پی آموختن دانش باشد، بهشت در پی اوست.
میزانالحکمه: ح 13784
حضرت امام علی علیه السلام :
پرهیز از قطع کردن درختان سرسبز
بر طول عمر انسان می افزاید .
بحارالانوار ج 76
هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم ، آیا می توانم توبه کنم ؟
پاداش ترک غیبت ...
امام هادی (ع):
آن كه از خودش راضى شود ، ناراضيان از او فراوان شوند.
حِکمتی برای غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
هشام بن سالم از حضرت صادق(ع)، روایت کرده که فرمود:
تا زمانی که همه اصناف مردم، به حکومت نرسند، صاحبالامر قیام نمیکند.
بدین جهت که پس از تشکیل حکومتش کسی نگوید:
اگر ما هم به حکومت میرسیدیم، با عدالت رفتار میکردیم.
الغیبه نعمانی،ص 274،
امام صادق (علیه السلام) نیز در این رابطه می فرمایند:
ما یکون هذا الامر حتی لا یبقی صنف من الناس الا و قد ولوا علی الناس … ثم یقوم القائم بالحق و العدل.
الغیبه ، طوسی ، ص ۴۷۲
این امر (حکومت ما اهل بیت) فرا نرسد تا اینکه همه گروهها بر مردم حکومت کرده باشند …
آنگاه قائم (علیه السلام) قیام می کند و حق و عدالت را بر پا می دارد.
امام صادق علیه السلام در روایتی به یکی از یارانشان فرمودند :
ای سَدیر ، چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر جمعه پنج بار و هر
روز یک بار قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنی؟
عرض کردم : بین ما و قبر حضرت فرسخ ها فاصله است !
امام فرمودند : هرگاه قصد زیارت ایشان را کردی، به بلندی برو، به سمت
راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن و سپس به
سوی قبر حسین بن علی علیه السلام توجّه کن و بگو :
« السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ ».
حضرت محمد صلی الله علیه و آله:
اى ابوذر! از قهر كردن با برادرت بپرهيز
زيرا با وجود قهر بودن، عمل پذيرفته نمى شود.
بحار الأنوار : 77 / 89 / 3
ای شیعه ما
خداوند با ماست، و به جز ذات پروردگار به چيزى نياز نداريم، و حق با ماست.
اگر كسانى با ما نباشند، هرگز در ما وحشتى ايجاد نميشود،
ما اثر صنع خدائيم و مردم به طفيل و جود ما، موجود گشتهاند.
منبع:الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة / النص / 285
ای شیعه ما
تنها خداوند متعال است كه اجسام را خلق و روزىها را تقسيم كرده است؛
زيرا او جسم يا حلول كننده در جسم نيست. چيزى همانند او نيست. او شنوا و داناست.
منابع:
احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدي صاحب الزمان صلوات
الله عليه و على آبائه الطاهرين ..... ص :461بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج25 / 329
محاسبه ثواب صلوات
امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمودند:
مرگ گذشتگان براى عبرت شما کافى است، آنها را به گورشان حمل کردند،
بى آن که بر مرکبى سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بى آن که خود فرود آیند.
چنان از یاد رفتند که گویا از آبادکنندگان دنیا نبودند و آخرت همواره خانه شان بود،
آن چه را وطن خود مىدانستند از آن رمیدند، و از آنجا که مى رمیدند، آرام گرفتند.
و از چیزهایى که با آنها مشغول بودند جدا شدند، و آنجا را که سرانجامشان بود ضایع کردند.
اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى کنند، و نه مى توانند عمل نیکى بر
نیکى هاى خود بیفزایند، به دنیایى انس گرفتند که مغرورشان کرد،
چون به آن اطمینان داشتند سرانجام مغلوبشان نمود.
«نهج البلاغه، خطبه ۱۸۸»
امام محمد باقر علیهالسلام:
فروتنى این است که به نشستن در پایین مجلس رضایت دهى و به هر که برخوردى،
سلام کنى و مجادله را رها کنى، اگر چه حق با تو باشد.
«تحف العقول، صفحه ۲۹۶»
رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله فرمودند:
امّت من تا هنگامی که به همدیگر مهر میورزند، به یکدیگر هدیه دهند، امانت داری کنند،
از حرام اجتناب کنند، میهمان را تکریم میکنند، نماز را به پا دارند و زکات بدهند، در خیر و
خوبی خواهند بود. پس اگر این امور را انجام ندهند، به قحطی و خشکسالی مبتلا خواهند شد.
«عیون اخبار الرضا، جلد ۲، صفحه ۲۹»
امیرالمومنین امام علی علیه السلام:
…اما آدم (ع) از آنچه نهى شد، اقدام کرد و علم خداوند درباره او
تحقق یافت، تا آنکه پس از توبه، او را از بهشت به سوى زمین فرستاد،
تا با نسل خود زمین را آباد کند، و بدین وسیله حجت را بر بندگان تمام کرد.
پس از وفات آدم علیه السّلام زمین را از حجّت خالى نگذاشت و میان فرزندان
آدم علیه السّلام و خود، پیوند شناسایى برقرار فرمود، و قرن به قرن، حجّت ها
و دلیل ها را بر زبان پیامبران برگزیده آسمانى و حاملان رسالت خویش جارى ساخت،
تا اینکه سلسله انبیاء با پیامبر اسلام، حضرت محمد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم )
به اتمام رسید و بیان احکام و انذار و بشارت الهى به سر منزل نهایى راه یافت.روزى
انسان ها را اندازه گیرى و مقدّر فرمود، گاهى کم و زمانى زیاد، و به تنگى و وسعت
به گونه اى عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگى روزى یا وسعت آن
بیازماید، و با شکر و صبر، غنى و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد.پس روزى
گسترده را با فقر و بیچارگى در آمیخت، و تندرستى را با حوادث دردناک پیوند داد،
دوران شادى و سرور را با غصّه و اندوه نزدیک ساخت.اجل و سر آمد زندگى را مشخّص
کرد، آن را گاهى طولانى و زمانى، کوتاه قرار داد، مقدّم یا مؤخّر داشت،
و براى مرگ، اسباب و وسائلى فراهم ساخت، و با مرگ، رشته هاى زندگى را در
هم پیچید و پیوندهاى خویشاوندى را از هم گسست تا آزمایش گردند. …
«نهج البلاغه، خطبه ۹۱»
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
پدرم مرا به سه چیز ادب آموخت و از سه چیز نهى فرمود. سه نکته ادب این بود که فرمود:
فرزندم! هرکس با دوست بد بنشیند، سالم نمىماند و هر کس گفتارش را کنترل نکند،
پشیمان مىشود، و هر کس به جایگاه هاى بد وارد شود، مورد بدگمانى قرار مىگیرد
(زیر سؤال مىرود)و آن سه چیز که مرا از آن نهى فرمود: دوستى با کسى که چشم دیدن
نعمت کسى را ندارد، و با کسى که از مصیبت دیگران شاد مىشود و با سخن چین.
«تحف العقول، صفحه۳۷۶»
امام حسین علیهالسلام فرمودند:
شما را به تقواى الهى سفارش مىکنم؛ زیرا خداوند ضمانت داده کسى را
که تقواى الهى پیشه سازد، از آنچه ناخوش مىدارد، به آنچه خوش مىدارد
انتقال دهد، و از جایى که گمان نمىبرد، روزىاش دهد.
«گزیده تحف العقول، جلد ۱، صفحه ۳۷»
امام موسی کاظم علیهالسلام فرمودند:
به راستی که عاقلان، به دنیا بی رغبتند و به آخرت مشتاق؛زیرا میدانند که دنیا
خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر که آخرت خواهد،
دنیا او را بخواهد تا روزی خود را از آن دریافت کند.و هر که دنیا را خواهد، آخرتش
به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه کند.
«اصول کافی ،جلد۱، صفحه ۱۳»
بحارالأنوار: به پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم عرض شد:
فلان زن روزها را روزه مىگیرد و شبها را به عبادت مىگذراند امّا بداخلاق است و همسایگانش
را با زبان خود مىآزارد، حضرت فرمود: خیرى در او نیست، او دوزخى است.
«بحار الأنوار- جلد ۷۱ ،صفحه ۳۹۴»
جابر گوید: حضرت امام محمد باقر علیه السلام به من فرمود:
اى جابر آیا براى تشیع همین بس است که کسى ادعا کند محبت ما اهل بیت را؟ سوگند
به خدا که شیعیان ما نیستند مگر افرادى که تقواى خدا پیشه گیرند و او را اطاعت کنند.
شیعیان ما شناخته نمىشوند مگر به تواضع و خشوع دل، و نگاهدارى امانت، و به زیاد یاد خداکردن،
و به زیاد روزه گرفتن، و نماز خواندن، و احسان به پدر و مادر نمودن، و مراعات فقراى از همسایگان
را نمودن، و از حال آنها با خبر بودن، و از حال مسکینان و قرض داران و یتیمان با اطلاع بودن،
و به آنها رسیدگى کردن، و در گفتار از راستى تجاوز نکردن، و تلاوت قرآن کردن و زبان
را از گفتگوى با مردم مگر چیزهائى که راجع به خیر آنها است بازداشتن، و افراد امین و
مورد اعتماد اقوام خود بودن در همه چیزها.جابر گوید: عرض کردم اى فرزند رسول
خدا ما در امروز کسى را به این صفت که بیان مىفرمائى نمىشناسیم.حضرت فرمود:
اى جابر آراء و مذاهب فکر تو را خراب نکند و تو را در شک در نیاورد.آیا براى انسان
همین قدر کافى است که بگوید: من على را دوست دارم و ولایت امر او را قبول دارم
و در عین حال عمل به دستورات او نکند؟ و اگر کسى بگوید: من رسولخدا را دوست دارم –
با آنکه معلوم است که رسول خدا از على بهتر است – در صورتى که عمل به سنت
رسول خدا نکند این محبت و دوستى براى او فائدهاى ندارد.بنابراین تقواى خدا را پیشه
سازید، و به آنچه خدا فرموده عمل بنمائید. بین خدا و کسى قرابت و خویشاوندى نیست،
محبوبترین بندگان در نزد خدا پرهیزکارترین آنهاست، و عاملترین آنها به دستورات خدا.اى
جابر سوگند به خدا بندهاى نمىتواند به خدا نزدیک گردد مگر به فرمانبردارى از اوامر او، و
با ما چنین قدرت و اختیارى نیست که کسى را از آتش برى سازیم، و هیچ بندهاى بر
خدا نمىتواند حجتى اقامه کند.کسى که مطیع خدا باشد او دوست ماست، و کسى
که گناه کند او دشمن ماست، و کسى را قدرتى نیست که به ولایت
ما برسد مگر به عمل صالح و اجتناب از افعال ناپسند.
«بحار الانوار، ج ۱۵ کتاب الاخلاق ص ۱۴۸»
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
یاد مرگ، خواهش هاى نفس را مىمیراند و رویشگاههاى غفلت را ریشه کن مىکند و
دل را با وعدههاى خدا نیرو مىبخشد و طبع را نازکمىسازد و پرچمهاى هوس را
درهم مىشکند و آتش حرص را خاموش مىسازد و دنیا را در نظر کوچک مىکند.
«بحار الأنوار، جلد۶، صفحه۱۳۳ – مصباح الشریعه، صفحه۱۷۱»
امام سجاد علیه السلام:
چون کار بر حسین بن على بن ابى طالب علیه السلام دشوار شد، همراهیان او بدو نگریستند
و او را برخلاف خود یافتند، چه، هرگاه کار دشوار مىشد، رنگ آنها تغییر مىیافت و
گوشت تنشان به لرزه و دلهاشان به تپش مىافتاد، در حالى که حسین علیه السلام
و برخى از نزدیکان او رنگشان مىدرخشید و دل و جانشان آرام مىگرفت.
آنها به یکدیگر مىگفتند: ببینید، از مرگ هیچ هراسى ندارد، و حسین علیه السلام
بدیشان مىفرمود: شکیبایى، اى بزرگ زادگان! مرگ نیست مگر پلى که شما
را از بینوایى و سختى به بهشتهاى فراخ و نعمتهاى جاودان مىرسانَد.کدام یک از شما
خوش نمى دارد که از زندان به قصر درآید؟! چنان که مرگ براى دشمنان شما نیست،
مگر در آمدن از کاخ به زندان و شکنجه. پدرم به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
دنیا، زندان مؤمن و فردوس کافر است و مرگ، پل این جماعت است که آنها را به بهشتشان
و اینها را به دوزخشان مى رسانَد و من نه دروغ مى گویم و نه به من دروغ گفته شده است.
«معانی الأخبار، صفحه ۲۸۸»
گذرت که بر جسد حسین افتاد، به استخوانهای پاکش بگو:
(ای استخوانهای پاک، همیشه از باران ابرهای متراکم و پربار، بهرهور سیراب باشی.)
ابوهارون گوید: امام صادق علیهالسلام گریست و سپس گفت: بیشتر بخوان! قصیده دیگری برایش
خواندم و او باز گریه کرد، و من از پشت پرده نیز صدای گریه شنیدم.وقتی که آرام شدم، حضرت گفت:
ای اباهارون هر کس در رثای حسین علیهالسلام شعری بخواند، بگرید و ده کس را بگریاند،
بهشت برای آنان حتمی گردد. و هر که در رثای حسین علیهالسلام شعری بخواند، بگرید و
پنج کس را بگریاند، باز بهشت برای آنان نوشته شود و هر کس در رثای حسین علیهالسلام
شعری بخواند، بگرید و یکی را بگریاند، باز هم بهشت بر آن دو ضرور گردد.هر که در نزد
او از حسین علیهالسلام یادی شود و از چشمان او به مقدار پر مگسی اشک بیرون آید، پاداش
نیکی با خدا باشد و خدا برای او، به کمتر از بهشت راضی نباشد.
«ثوابالاعمال،صفحه۱۷۸»
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داد فاطمه سلام الله علیها را از شهادت
حسین علیه السلام و مصائبی که بر او وارد میشود ، فاطمه-سلام الله علیها-سخت گریست و عرض کرد:
ای پدر، این حادثه کی واقع می شود؟فرمود: وقتی که نه من باشم و نه تو و نه علی.
فاطمه بر شدت گریه بیفزود و بیشتر گریست و عرض کرد: ای پدر: پس چه کسی
برای فرزندم گریه میکند و مجلس عزا و مصیبت او را برپا میکند؟رسول خدا فرمود:
ای فاطمه زنان امت من میگریند بر زن های اهل بیت من و مردان امت من میگریند
بر مردان اهل بیت من و عزای فرزند مرا هر سال طایفه ای بعد از طایفه ای تازه میکنند.
پس چون روز قیامت شود تو شفاعت زنان را میکنی و من شفیع میشوم مردان را،
و هر کس بر حسین گریسته دست او را میگیریم و در بهشت در میآوریم.ای فاطمه
همه چشم ها در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریسته باشد.
او خندان و شادمان به نعیم بهشت خواهد بود.
«بحار الانوار ، ج۴۴ ، ص۲۹۲ ، ح۳»
پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلى الله علیه و آله فرمودند:
هرکـه در راه خـدا مـجروح شـود، در روز قیامت در حالى مىآید که بویش همچون بوى مشک باشد
و رنگش مانند رنگ زعفران و نشان شهیدان بر اوست و هر که از روى اخلاص شهادت را از خداوند
بخواهد، خداوند اجر شهید به وى دهد هر چند در بسترش بمیرد.
«منتخب میزان الحکمه،صفحه۳۰۶- کنزالعمّال، ۱۱۱۴۴»
امام حسین علیهالسلام:
جایگاه من جایگاه کسی که از مرگ بهراسد، نیست. چقدر مرگ در راه رسیدن به عزّت و احیای
حق سبک و راحت است. مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت جز مرگی
فاقد حیات نیست.آیا مرا از مرگ می ترسانی؟ تیرت به خطا رفته است و گمانت تباه است!
من کسی نیستم که از مرگ بهراسم.منش من بزرگ تر از این است و همّت من عالی تر است
از آن که از ترس مرگ، به زیر بار ستم روم.و آیا بر بیش از کشتن من توانایی دارید؟
آفرین و درود به مرگ در راه خدا، اما شما قادر به نابودی عظمت من و از بین بردن عزت و شرافتم
نیستید! پس در این صورت باکی از کشته شدن ندارم.
« احقاق الحق،ج۱۱،ص۳۰۱- موسوعه کلمات الامام الحسین(ع)،ص۳۶۰»
امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند:
مهدی از ماست(اهل بیت) و خداوند او را با انداختن ترسش در دل دشمنان یاری میکند …
منادی از آسمان ندا میدهد که حق با او و اطرافیانش است.در آن هنگام قیام کننده ما قیام میکند.
پس وقتی ظهور کند به کعبه تکیه داده و سیصد وسیزده نفر همراه وی جمع میشوند. پس اولین
چیزی که میگوید این آیه است:“بقیه الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین”.سپس میگوید ای مردم من بقیه الله
در زمین هستم و خلیفه خداوند و حجت او بر شما. پس هیچ کس به وی سلام نمیکند
مگر اینکه می گوید سلام بر تو ای بقیه الله. …
«فصولالمهمه فی معرفهالأئمه، ج ۲ ص ۱۱۳۳- کمال الدین،ص۳۳۱»
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
عید غدیر، روزى است که رسول خدا صلی الله علیه و آله، على علیه السلام را بعنوان پرچمدار
براى مردم برافراشت و فضیلت او را در این روز آشکار کرد و جانشین خود را معرفى کرد.بعد بعنوان
سپاسگزارى از خداى بزرگ آن روز را، روزه گرفت. و آن روز، روز روزه دارى و عبادت و طعام دادن
و به دیدار برادران دینى رفتن است.آن روز روز کسب خشنودى خداى مهربان
و به خاک مالیدن بینى شیطان است.
«وسائل الشیعه، جلد۷، صفحه ۳۲۸»
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
قائم را دو غیبت است: یکى طولانى و دیگرى کوتاه.در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را
شیعیان خاص او می دانند، و در غیبت دوم از جایگاه او کسى جز خدمتکارانش، که بر دین اویند، آگاه نیست.
( میزان الحکمه، حدیث ۱۱۷۸ )
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
در کتاب رسول خدا است که هر گاه غلامان و خدمتکاران را به کار وا می دارید، اگر برایشان دشوار بود،
با آنها در آن کار مشغول شوید. وقتى پدرم آنها را به کارى وا می داشت، می فرمود: صبر کنید و
مى آمد نگاه می کرد، اگر کار سنگین بود می گفت:
بسم الله و با آنها مشغول کار می شد و اگر سبک بود از آنها جدا می شد.
(کتاب زهد حسین بن سعید اهوازی)
حسن زیّات بصرى می گوید:
من و دوستم خدمت حضرت باقر علیه السلام رسیدیم، دیدیم در خانه ای آراسته، یک جامه گلى
رنگ بر تن نموده و سر و ریش خود را روغن زده و سرمه کشیده است. پس چند مسأله پرسیدیم،
همین که خواستم حرکت کنم، فرمود: حسن! فردا با رفیقت پیش من بیا! من عرض کردم:
بسیار خوب فدایت شوم. فردا خدمتش رسیدم، دیدم در خانه ای است که جز حصیر چیزى
ندارد و یک جامه خشن پوشیده. رو کرد به دوست من و فرمود: برادر بصرى! تو دیروز آمدى
و من در خانه یکی از همسرانم بودم و آن روز نوبت او بود و خانه متعلق به خودش بود. تمام وسائل
نیز به او تعلق داشت. او خود را براى من زینت کرده بود من نیز لازم بود خود را برایش بیارایم، مبادا
خیالى بکنى. رفیقم گفت: به خدا از خاطرم چیزى گذشت ولى اکنون دیگر هر چه خیال کرده بودم
از بین رفت و فهمیدم حق با شما است.
(کافی ۶ : ۴۴۸)
افلح غلام حضرت باقر علیه السلام می گوید:
در خدمت آن جناب به مکه رفتم. همین که وارد مسجد الحرام شد نگاهى به خانه خدا کرده، با
صداى بلند شروع به گریه کرد. عرض کردم: پدر و مادرم فدایت، مردم متوجه شمایند آرامتر گریه کنید.
فرمود: وای بر تو ای افلح! چرا گریه نکنم؟ شاید خداوند تعالی با لطف و مرحمت به من نگاه کند
و این توجه او سبب رستگارى فردایم نزد او شود. گفت، آنگاه به گرد خانه خدا طواف کرد و
بعد در مقام ابراهیم به نماز ایستاد. وقتى سر از سجده برداشت، محل سجده اش از اشک
چشمش تر شده بود. و هر وقت خنده می کرد می گفت: خدایا بر من خشم مگیر.
(کشف الغمه ۲ : ۳۱۹)
یونس بن یعقوب نقل می کند که چند نفر خدمت امام باقر علیه السلام رسیدند،
دیدند یکى از فرزندانش مریض است و امام خیلى ناراحت و افسرده است و قرار ندارد. با خود گفتند:
به خدا قسم اگر پیش آمدى بکند، می ترسیم از امام وضعیتی را که دوست نداریم، ببینیم! اتفاقا
چیزى نگذشت که صداى ناله و فریاد از میان خانه بلند شد. دیدند امام علیه السلام آمد ولى گشاده رو بود،
بر خلاف وضعى که قبلا داشت. عرض کردند: فدایت شویم! ما می ترسیدیم که اگر چنین اتفاقى بیفتد،
شما را آن قدر افسرده ببینیم که ما را هم افسرده کند! فرمود: ما عافیت و سلامتى را براى کسى
که او را دوست داریم، دوست می داریم، ولى وقتى امر خدا آمد، در مقابل آنچه خدا دوست دارد تسلیم هستیم.
(کافی ۳ : ۲۲۶)
امام محمد باقر علیهالسلام فرمودند:
امر به معروف و نهى از منکر راه و روش پیامبران و شیوه صالحان است. و واجب بزرگى است
که واجبات دیگر با آن بر پا مىشوند، راهها امن مىگردد ودرآمدها حلال مىشود و حقوق پایمال شده،
به صاحبانش بر مىگردد، زمین آباد مىشود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مىشود و کارها سامان مىپذیرد.
«اصول کافی، جلد۵، صفحه ۵۶»
رسول اکرم حضرت محمد صلیالله علیه و آله به برخى اطفال نگریستند و فرمودند:
وای بر کودکان آخرالزمان از پدرانشان، گفته شد:
ای رسول خدا، از پدران مشرکشان؟ فرمود: نه، از پدران مؤمنشان که چیزی از واجبات و فرائض
را به آنها نمیآموزند و وقتی هم که فرزندانشان بیاموزند، مانع آنها میشوند.و در مقابل امری
گذرا و اندک از دنیا از آنها خشنود میشوند و تنها به کامیابىهاى دنیوى آنها راضىاند.
پس من از ایشان بری هستم و آنها از من بری هستند.
«مستدرکالوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۴»
امیرالمومنین امام على علیه السلام :
خداوند او را در زمانى فرستاد که روزگارى بود پیامبرى برانگیخته نشده بود، و مردم در خوابى طولانى
به سر مى بردند، و فتنهها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود ، و آتش جنگها شعله مىکشید، و دنیا
بى فروغ و پر از مکر و فریبگشته، برگ هاى درخت زندگى به زردى گراییده
و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود.
(نهج البلاغه، خطبه۸۹)
امام جواد علیهالسلام ـ در قنوت خود ـ :
بار خدایا، دوستانت را بر دشمنان ستمگرت پیروز گردان،… همان دشمان که… اموال تو را در میان خود
دست به دست چرخاندند و بندگانت را به بردگى گرفتند و جهان سرزمین تو را، بار خدایا، در کرى
و کورى و تاریکى شدید رها کردند. چشمانشان باز است و دلهایشان کور.و براى آنان، بار خدایا، بر
تو حجّتى نمانده است؛ بار خدایا، تو آنان را از عذاب خود برحذر داشتى و کیفرت را برایشان روشن
ساختى و به فرمانبرداران، وعده احسانت را دادى و پیشاپیش به آنان هشدار دادى، پس طایفه اى
ایمان آوردند ـ بار خدایا، کسانى را که ایمان آوردند در برابر دشمن خود و دشمن دوستانت تأیید فرما ـ
و آشکار (و پیروز) گردیدند و دعوتگر به سوى حقّ شدند و پیروى از امام منتظر عدالت گستر را پیشه کردند.
« مهج الدعوات، صفحه ۶۰ »