انـتظار نــور
من وضوی نماز عشق را در حوضچه ی انتظار گرفته ام
و قبله ی من مکان نامعلوم ستاره ی سهیل امامت است
من بر روی سجاده عشق تو ای طلوع آخر سجده میکنم
صدای اذان فراق را دله شکسته ی منتظرانت می خوانند
غسل را با اشک مشتاقان دیدار رخ ماهت میگیرم
و تیمم با خاک مردگانی میگیرم که در انتظار تو غرق شده اند
روزه ی انتظار را هرچند طولانیست ولی با ظهور تو افطار میکنم
روزه ی دلدادگی را در سحر عشق با دعای عهد آغاز میکنم
سریع بیا چون دلم می خواهد آخر کتابم
با نام تو پایان یابد مهدی جان
شاعر : نیما امام قلی زاده