دو آینه که خدا را به ما نشان دادند
دوتا ستاره که زینت به آسمان دادند
دوتا کریم دوتا سبز پوش فاطمه خو
دو مهربان که به ما رزق آب و نان دادند
دوتا حسن که یکی را حسین میخوانند
که هرچه روزیشان شد به این و آن دادند
دو گریه زاده دوتا ابر بغض کرده اشک
به اشکهای روان گریه یادمان دادند
دو گوشواره زهرا ولی شکسته شده
که داغ فاطمه را سخت امتحان دادند
دوتا حرم که در آغوش یکدگر بودند
کنار مادر بی جان خویش جان دادند
برای اینکه دوباره ز خواب برخیزد
چقدر مادر مظلومه را تکان دادند
مسیر خانه به مسجد فقط زمین خوردند
دو قاصدک که خبر را به باغبان دادند
به امر فاطمه با گریه شسته شد بدنش
کنار او دم جانم حسین جان دادند
علی که آب به روی سر مطهر ریخت
عنان گریه به طشت و به خیزران دادند
%%%%%%%اشعار مذهبی%%%%%%%
سوگند میخورم به خداوند فاطمه
اصلا نبوده نیست همانند فاطمه
یا فاطر بفاطمه یعنی که فرق نیست
جز اینکه او خدا بود و بنده فاطمه
مشکات خانواده مولاست نور او
نور بهشت جلوه لبخند فاطمه
جودش میان اهل مدینه زبانزد است
بانوی آسمانی و بخشنده فاطمه
او جاي خود، وسایل او هم مقدس است
چادر نماز یا که گلوبند فاطمه
بیخود که نیست سینه ما تیر میکشد
باشد شریک فاطمه فرزند فاطمه
آری غرور چادر زهرا لگد شده
بعدش علی خجل شده و شرمنده فاطمه
######$$$$اشعار جدید مذهبی$$$$######
او قصد رفتن کرده است و بار بسته است
سر درد دارد بر سرش دستار بسته است
میخواست مولا از غریبی در بیاید
اما به هر در میزند انگار بسته است
خود را به آتش زد نبیند پیش مردم
در بین کوچه دستهای یار بسته است
او دلخوشی اش، مرتضی و کودکانند
جانش به جان حیدر کرار بسته است
تا یک شب دیگر فقط پیشش بماند
آنچه بلد بوده است مولا کار بسته است
با چشمهایش خون دل خورده است بسیار
با کاسه ی خونی که یک مقدار بسته است
این پلک را یک دست سنگین بین کوچه
یا ضربه در یا که نه دیوار بسته است
در شام این مرثیه ها تکرار میشد
این چرخ عهد خویش با تکرار بسته است
آری عبوراز بین نامحرم چه سخت است
وقتی که راه کوچه و بازار بسته است